دلایل شکست کارآفرینان در کسب درآمد
موفقیت یا شکست در هر کسب و کاری وجود دارد هیچ موفقیتی در کسب درآمد بی دلیل نیست همچنان که شکست در کسب و کار هم دلایلی دارد . برخی به خاطر احتمال شکست در کسب و کار از راه اندازی آن ترس دارند در حالی با غلبه بر ترس خود و افزایش آگاهی به راحتی می توانند کسب درآمد عالی و پول ساز داشته باشند. برای آگاهی بخشی بیشتر و ورود در کسب درآمد در اینجا قصد دارم تا ضمن معرفی دلایل شکست کارآفرینان در کسب و کار، راههای پیشگیری از این شکست ها را هم بگویم:
هر کارآفرینی که خطر شروع یک کسب و کار را به جان میخرد، در پس ذهناش به سود فکر میکند. داشتن یک کسب و کار میتواند بسیار سودمند و در عین حال، بسیار پرخطر باشد. عوامل مشخصی وجود دارند که میتوانند باعث شکست یک کسب و کار شوند، ولی عدم تحقیق مناسب و کافی در مورد سوددهی بازار پیش از چنین سرمایهگذاری پرخطری یکی از دلایل اصلی شکست در کسب و کار است.
شور و اشتیاق، کلید موفقیت در کسب و کار است ولی نمیتواند سوددهی را تضمین کند. اگر در مورد چیزی شور و اشتیاق داشته باشید ولی نتوانید از آن پول بسازید، و با این حال، خطر سرمایهگذاری را نیز در آن بپذیرید، آنگاه بیشتر شبیه یک خَیِر و کارآفرین اجتماعی هستید که بدون چشمداشت یا با حداقل سود میخواهد به دیگران خدمت کند.
پیش از قبول خطر و سرمایهگذاری در هر کسب و کاری، تحقیق جامع و مشورت با متخصصان، بسیار شایسته و مفید است. هیچکس نمیخواهد کسب و کاری شکستخورده داشته باشد. افتخار هر کارآفرینی این است که شاهد رشد و سود پایدار کسب و کارش باشد.
برخی کارآفرینان کسب و کاری راه میاندازند ولی به دلیل برخی عوامل خاص، کسب و کارشان پس از مدت کوتاهی دچار شکست میشود. در ادامه به بحث در مورد برخی علل اساسی شکست کسب و کارها خواهم پرداخت.
۱. عدم نظرخواهی و مشورت از افراد حرفهای
مهم نیست پیش خودتان فکر میکنید چهقدر خبره و مطلع هستید، وقتی میخواهید خط جدیدی را از کسب و کار راهاندازی کنید، بهتر است به دنبال نظرخواهی و مشورت با افراد حرفهای باشید. این کار کمک میکند بتوانید تشخیص دهید آیا این کسب و کار آنچنان که فکر میکردید سودده هست یا خیر. اغلب اوقات، کارآفرینان به این دلیل اقدام به راهاندازی یک کسب و کار میکنند که پیشتر شاهد سوددهی کسب و کاری مشابه برای دیگران بودهاند. آری، شاید چنین کسب و کاری برای دیگران سودده باشد، ولی شاید رازی نیز پشت این موفقیت نهفته باشد. شاید این راز مثلا مربوط موقعیت، خدمات مشتری خوب، آگاهی از منابع مناسب برای تامین مواد اولیه و غیره باشد.
داشتن یک مربی که همیشه شما را از ارتکاب اشتباهات احمقانه باز دارد، بسیار لازم و مفید است. مزیت دیگر مشورت با حرفهایها این است که، شما با آدمهایی ملاقات و گفتوگو میکنید که پیشتر، کسب و کار مشابهی شما را راه انداختهاند، اشتباهاتی مرتکب شدهاند، و راههای جبران یا جلوگیری از آن اشتباهات را یاد گرفتهاند.
برای مثال، بیل گیتس و سِر ریچارد برنسون دارای مربیانی نظیر وارن بافت و سِر فِرِدی لِیکر بودند. اگر آنها مشاور و مربی داشتند، شما چرا نداشته باشید؟
یکی از بهترین توصیههایی که میتوانم به هر آدمی در کسب و کار ارائه دهم این است که هرگز از یاد گرفتن دست نکشد؛ نه تنها باید در مورد بازاریابی در صنعت مربوط به خودتان مطالعه و کسب دانش کنید، بلکه در مورد چگونگی خرید و فروش خدمات و محصولات در دیگر صنایع، و همچنین چگونگی اصلاح و بهبود اوضاع نیز کسب اطلاعات کنید.
۲. عدم توجه مناسب به مشتری
اولویت دادن و توجه به مشتری بسیار اهمیت دارد. کسب و کاری که خدمات و توجه مناسبی به مشتریان داشته باشد، حتما پیشرفت میکند. توجه مناسب به مشتری باعث بازگشت مشتریان میشود، و بازگشت مشتریان باعث وفادار شدنشان میشود. اگر رفتار بسیار خوبی با مشتریان نداشته باشید، آنها سمت رقبایتان کشیده خواهند شد. یاد بگیرید چگونه باید به مشتریانتان نشان دهید که برایتان محترم و ارزشمند هستند. همیشه در مورد کیفیت محصولتان از آنها سوال کنید و در قبال اظهار نظرشان دربارهی محصول، تخفیفاتی برایشان در نظر بگیرید (صرفنظر از اینکه نظرشان مثبت باشد یا منفی). اگر به اندازهی کافی به مشتری نزدیک نشوید، اگر شبیه سایر فروشندهها با آنها رفتار کنید، فقط وقتی سراغتان میآیند که گزینهی دیگری جز شما نداشته باشند. عدم توجه کافی به مشتری، بسیاری از کسب و کارها را نابود کرده است. واحد خدمات مشتریانتان معرف برند شما است.
۳. تقلید از دیگران
آن چه برای آقای الف نتیجهبخش است، شاید برای آقای ب کارساز نباشد. بسیاری از آدمها به این دلیل وارد یک کسب و کار میشوند یا یک کسب و کار خاصی را انتخاب میکنند که شاهد موفقیت دیگران در این کسب و کار بودهاند و فکر میکنند اگر آنها نیز به این کار اقدام کنند، موفق خواهند شد. بهتر است این ایدهی خام را از طریق مشاورههای مناسب قوام بیاورید، و نقاط افتراق و تمایز خود را نسبت به دیگران بازشناسید. تقلید بدون مشورت به بنبست میرسد. هرگز تقلید نکنید، نوآوری کنید.
۴. فقدان تجربه
فقدان تجربه یکی از عوامل شکست کسب و کارها است. اگر بیتجربه باشید یا مدیریتتان خام و مبتدیانه باشد، کسب و کارتان محکوم به شکست است. هنگام شروع یک کسب و کار جدید، توصیه میشود از خدمات آدمّهای باتجربه در آن زمینه بهرهمند شوید. آنها میتوانند شریک یا کارمندتان باشند. حتما از بازاریابهای باتجربه و کارمندان آموزشدیده در زمینهی خدمات مشتریان استفاده کنید.
۵. عدم حساب و کتاب
باید حساب و کتاب هر ریالی را داشته باشید که در کسب و کارتان بهدست میآورید. اغلب اوقات، بسیاری از کارآفرینان حساب و کتاب فروشهای روزانهشان را ندارند. وقتی یک روز فروش میکنند، با این فکر که فردا هم میتوانند به هم میزان فروش کنند، سودشان را خرج نیازهای شخصیشان میکنند. اگر میخواهید در کسب و کارتان موفق شوید، باید حساب و کتاب هر ریال را از درآمدتان داشته باشد. حتما برای خرجهایتان برنامهریزی دقیق داشته باشید، زیرا اگر میخواهید کسب و کارتان رشد کند، باید ۶۰ درصد از سودتان به کسب و کار برگردد؛ به علاوه، یکدهم از آن را نیز به عنوان مالیات باید کنار بگذارید.
۶. عدم رشد شخصی
بسیاری از کارآفرینان بر روی خودشان سرمایهگذاری نمیکنند. آنها میخواهند خوب و موفق باشند، ولی مطالعه نمیکنند، تحقیق نمیکنند، و همچنین در سمینارها و کارگاههایی که باعث بالا رفتن سطح اطلاعاتشان میشود، شرکت نمیکنند. پیشرفت شخصی در زمینهی مهارتهای رفتاری و ارتباطی یک ضرورت است. رسیدن به این مهارت دشوار و نیازمند نظم و دقت است. رسیدن به موفقیت بدون اصلاح و بهبود رفتارتان کار بسیار دشواری است. هیچکس در زندگی بدون خودسازی و افزایش دانش خود پیشرفت نکرده است. هرگز دست از یادگیری بر ندارید.
۷. مکان نامناسب
یک کارآفرین تصمیم گرفت در یک منطقهی محلی اقدام به تاسیس کافیشاپ کند. قهوههای آن کافیشاپ بسیار دلپذیر و با قیمت مناسب بودند. رابطهی وی با مشتریان نیز بسیار عالی بود. ولی بعد از یک سال، کافیشاپاش به اندازهی کافی رشد نکرد و به سختی میتوانست آن را اداره کند؛ بنابراین تصمیم به فروش کافیشاپ گرفت. بعد از آن، کارآفرین ۲۹ سالهای که سرمایهی کافی نیز در اختیار داشت، احساس کرد میتواند با تزریق پول به کافیشاپ، این کسب و کار را سودده و شیک و مد روز کند. وی نیز نتوانست این کافیشاپ را به سوددهی برساند. چرا؟ به دلیل موقعیت مکانی این کسب و کار. نتیجه اینکه نمیتوانید در جایی کسب و کارتان را آغاز کنید که نیازی به خدمات شما نداشته باشند. شیک و مد روز کردن کسب و کار باعث نمیشود آدمها نزدتان بیایند و به شما وفادار بمانند. پیش از انتخاب مکان تاسیس کسب و کار باید به خوبی آن منطقه را از لحاظ بازار بررسی کنید.
۸. عدم تمرکز
ممکن است کارآفرینان به راحتی به دلیل مشغلههای جزئی بسیار زیاد از مسیر اصلی خود منحرف شوند. هر بار که تمرکزشان به یک سو جلب میشود، از قدرت تفکرشان کاسته میشود. یک کارآفرین یا تاجر خوب هرگز تمرکزش را از مسائل مهم و اولویتها بر نمیدارند. ولی برخیها گرفتار وسواس و کمالگرایی در مشغلههای جزئی میشوند که به راحتی میتوانند آنها را به افراد دیگر محول کنند. کارآفرین باید یاد بگیرد برخی کارها را به دیگران محول کند. کوتهبینی یک آدم وقتی آشکار میشود که گرفتار وسواسی شده باشد که به جای کیفیت به دنبال کمیت کار باشد. پرمشغله بودن به معنی سازنده و موثر بودن نیست.
۹. انتظارات نادرست
برخی نوبنیادها (استارتآپ) فکر میکنند همین که وارد کار شدند، بدون هیچ تلاش و برنامهای پول از در و دیوار به آنها هجوم میآورد. گاهی اوقات، مقصر فقط خودِ کارآفرینانی هستند که تنها آنچه را که دوست دارند میشوند و فکر میکنند بیشتر از دیگران میدانند. در نتیجه باید گفت، راهاندازی یک کسب و کار موفق، مثل دو صد مترِ سرعت نیست، بلکه مثل ماراتن است. اگر نمیخواهید در فقر و فلاکت بمیرید یا شاهد سقوط کسب و کارتان باشید، باید سخت بکوشید. هرگز از کاری که انجام ندادهاید، انتظار پاداش نداشته باشید.
۱۰. به سرعت تسلیم شدن
این مهمترین دلیل شکست بسیاری از کسب و کارها است. اگر پشتکار نداشته باشید؛ اگر مطالعه و تحقیق نکنید؛ اگر بعد از یک شکست بارها و بارها تلاش نکنید، شاید در کسب و کارتان موفق نشوید. اول باید بدانید رسیدن به نیمههای راه در کسب و کار هرگز به معنی موفقیت نیست. یکی دیگر از مشکلاتی که در همان آغاز، باعث تعطیلی کسب و کار میشود عدم تامین مالی یا کمبود بودجه است. بسیاری از کارآفرینان با راهاندازی کسب و کارشان با بودجهی عملیاتی ناکافی، مرتکب اشتباه مهلکی میشوند. عمر چنین کسب و کارهایی آنچنان طولانی نیست زیرا موسسان آنها به راحتی ناامید و دلسرد میشوند؛ به ویژه اگر مجبور باشند با افراد قوی رقابت کنند.
توصیه میکنم، پیش از شروع هر کسب و کاری، این جمله را ملکهی ذهنتان کنید: «هر کاری میکنم (کار مثبت) که به موفقیت برسم»؛ و همین جمله به تنهایی میتواند آغاز موفقیتتان باشد. این طرز فکر کمکتان میکند به گسترهی وسیعتری برای کسب و کارتان بیندیشید. تلاش کنید و تلاش کنید و باز هم تلاش کنید.
نتیجهگیری
عوامل و دلایل دیگری نیز برای شکست کسب و کار یک کارآفرین وجود دارد، ولی بر اساس سالها تجربهام در کسب و کار، ۱۰ مورد بالا جزء عوامل اصلی شکست در کسب و کار به حساب میآیند. اگر بتوانید بر این مشکلات غلبه کنید، تا موفقیت در کسب و کار مورد نظرتان راه زیادی ندارید.
مطالب مشابه شکست در کسب و کار:
برنامه روزانه کارآفرینان موفق در کسب درآمد
کارآفرینان موفق همواره در کسب درآمد و تولید خود را به روز کرده و توانایی های خود را افزایش می دهند . از نظر کارآفرین موفق در جا زدن و عدم ارتقا علم و دانش مساوی با نابودی و از رده خارج شدن در بازار کسب و کار است. با این حال مواردی در کسب و کار وجود دارد که یک کارآفرین نمونه هر روز انجام می دهد و یا باید انجام دهد تا ضمن افزایش کسب درآمد ، در مسیر ترقی و رشد بیشتر قدم بر دارد .
فکر و اندیشه و ایده های یک کارآفرین موفق همیشه ارزشمند و ارزشمند است. کارآفرینان فعال خود را همانند اموال و دارایی های با ارزش می بینند و همواره روی خود و آینده خود از طریق یادگیری و ارتقاء دانش سرمایه گذاری می کنند. اگر شما هم تمایل دارید تا یک کارآفرین بهتر شده و کسب و کار خود را با موفقیت گسترش دهید ، برای تغییر و بهینه سازی عادت های روزانه خود وقت و انرژی صرف کنید.
در این مقاله به ۱۵ کاری که بیشتر کارآفرینان و مدیران موفق بصورت مداوم و روزانه انجام می دهند اشاره شده است تا با مطالعه و تکرار آنها ، گام های بلندتری به سوی موفقیت بردارید.
۱- خوردن صبحانه
حتماً برای اینکه بتوانید با حداکثر توان و قدرت کار کنید و جسم و فکر شما به درستی عمل کنند ، در ابتدای روز صبحانه میل کنید. خوردن عجله ای یک فنجان قهوه یا چای را فراموش کرده و چند دقیقه برای خوردن یک صبحانه هر چند مختصر ، اما مقوی و مفید وقت بگذارید تا پروتئین ها و ویتامین های لازم برای بردن را تامین کنید. حتی اگر در شرایطی هستید که امکان نشستن و خوردن صبحانه را ندارید ، در حین حاضر شدن برای رفتن سر کار از خوردن مواد مغذی و مقوی بهره ببرید.
۲- برنامه ریزی روزانه
روز خود را از همان ابتدا برنامه ریزی کنید. با مراجعه به تقویمتان و مرور یادداشت های روز های قبل ، اولویت و اهمیت کارها را تعیین کرده و سعی کنید دقیقاً مطابق برنامه ریزی در یک زمان مقرر اولویت های تعیین شده را به انجام رسانده و تمام کنید. می توانید پس از اتمام هر یک از این اولویت ها ، اندکی استراحت کرده و با صرف یک میان وعده مناسب ، انرژی خود را افزایش دهید و به سراغ کار بعدی بروید. همه افراد به خوبی می دانند چه زمانی از روز بهترین بازده کاری را دارند ، پس مهمترین کارهایتان را برای آن زمان برنامه ریزی نمائید.
۳- چک نکردن نامه ها و پیام ها در ابتدای روز
هرگز در ابتدای روز پیام ها و ایمیل هایتان را بررسی نکنید. تا حد ممکن این کار را به زمان اتمام اولین و مهمترین کار برنامه ریزی شده خود منتقل کنید و این را بصورت یک قانون در آورید تا دیگران نیز از آن آگاه باشند و برنامه ریزی های شما به دلیل درخواست های غیر مهم و فوری بهم ریخته نشود. زمانی که برای بررسی ایمیل ها و پیام ها گذاشته می شود نیز با توجه به اینکه در ابتدای روز صرف می شود ، بخشی از بهترین و مفیدترین زمان روزانه شما را از بین می برد. در صورتیکه درگیر پروژه مهمی هستید سعی کنید بیش از ۳ بار در روز برای بررسی پیام ها و ایمیل ها وقت نگذارید.
۴- یادآوری اهداف
در ابتدای روز چند دقیقه به اهداف خود فکر کنید و به یاد آورید که قصد رسیدن به چه چیزی دارید و اهداف شرکت شما چیست. به مشتریان و زمینه های کاری خود فکر کنید و اینکه در چه زمینه هایی فعالیت شما بیشترین درآمد و منافع را خواهد داشت. معمولاً بخاطر برخی روزمرگی ها و کارهای تکراری ، اهداف خود را فراموش کرده و دچار نوع سردرگمی می شویم که این سردرگمی ها موجب فراموشی اهداف شده و فعالیت هایی که در این وضعیت انجام می شود ، شما از اهداف اصلی خود دور می کند.
۵- انجام یک کار در آن واحد
ما در دنیایی هستیم که عموما و متاسفانه انجام چند کار در آن واحد مورد پسند بوده و یک ویژگی محسوب می شود. در واقع انجام بیش از یک کار بصورت همزمان از دقت و کیفیت انجام کارها می کاهد و در بیشتر مواقع موجب بروز توقفهای ناخواسته به دلیل تداخل کاری می گردد. بهترین کار این است که اگر چند کار واجب با سطح اهمیت نسبتاً یکسان دارید ، مهمترین آن را انتخاب کرده و با حداکثر تمرکز و دقت ، روی وقت گذاشته و آن را به سرانجام برسانید.
۶- تصور دستیابی به موفقیت
همواره به نتیجه ای که از انجام کار یا تصمیمی خواهید رسید فکر کنید و آن را تا حد ممکن تصویر کنید. به تصویر کشیدن موفقیت و حس حاصل از آن و یا دستیابی به نتیجه دلخواه ، در تصمیم گیری ها و تعیین اولویت ها و نحوه انجام آنها بسیار به شما کمک خواهد کرد و ذهن شما را در راستای رسیدن به آن نقطه مشخص کمک خواهد کرد.
۷- گفتن نه
کارآفرینان و مدیران کسب و کار ها همواره با پیشنهادات متعددی روبرو هستند که تمایل دارند همه آن پیشنهادات را پذیرفته و فرصت ها جذب کنند. اما به یاد داشته باشید که همه فرصت ها و پیشنهادات مطرح شده و پیش رو نمی توانند منافع شما را آنگونه که باید تامین کنند. پس یاد بگیرید به موقع نه بگویید و تنها آن دسته از فرصت هایی که برای شما مناسب هستند و هم راستای اهداف شما هستند انتخاب کنید.
۸- ارزش دادن به زمان
زمان همانند پول تجدید پذیر نیست و به سرعت از دست می رود. پس از زمان به بهترین شکل استفاده کنید و مهمترین کارها را در راستای کسب موفقیت انجام دهید. در جلسات و موقعیت هایی که مکالمه کاری یا دوستانه ای برای شما پیش می آیند بصورت مشخص ، زمان آغاز و پایان آن را برای خود برنامه ریزی کرده و به نحوی به اطلاع مخاطب نیز برسانید.
۹- اعتماد و واگذاری کار به دیگران
در ابتدای شرکت کسب و کار معمولاً تصویر بر این است که با انجام همه کارها توسط خودمان ، هم در وقت و هم در هزینه ها صرفه جویی می کنیم. در حالیکه کارهای بسیار کم اهمیت و وقت گیری وجود دارند که شما را به شدت از کارهای مهم و درآمدزا باز داشته و در نهایت موجب شکست شما می شود. لذا بهتر است از دیگران کمک گرفته و بخشی از کارها را به دیگران واگذار کنید و خودتان مهمترین ، موثرترین و مفیدترین کارهایی که برای کسب و کارتان کسب درآمد و سود می کند را به انجام برسانید.
۱۰- گوش کردن با دقت
به مخاطب یا همکار خود در یک جلسه یا مکالمه ، با دقت توجه کنید و سعی کنید در جلسه حضور واقعی داشته باشید نه اینکه تنها جسم شما آنجا باشد. مدیران موفق اصولا با دقت گوش کرده و به سخنان مخاطب خود توجه می کنند و بعداً نیازی به شفاف سازی در خصوص یک گفته یا جمله ندارند و با این کار احترام بیشتری برای کارمند یا همکار خود گذاشته و نتیجه بسیار بهتری کسب می کنند.
۱۱- شکرگزار بودن
همواره شکرگزار باشید و روزانه برای تشکر از خدا بابت نعمت هایی که در اختیار شماست ، وقت بگذارید. یادآوری داشته ها و موفقیت ها به شما کمک می کند با انگیزه بیشتری رو به جلو حرکت کنید و همواره فرصت ها را ببینید نه کمبود ها را.
۱۲- متحرک و فعال بودن
آیا می دانستید پشت میز نشینی رقیب جدی سیگار است ؟ نشستن بیش از حد پشت میز یا پشت فرمان ماشین علاوه بر اینکه برای سلامتی شما مضر است ، به مروز زمان شما را کم تحرک تر و تنبل تر می کند. همچنین تحقیقات نشان داده زیاد نشستن ، موجب بروز دیابت و برخی بیماری های قبلی و سرطان نیز می شود. بنابراین سعی کنید حتماً حداقل ساعتی یکبار هم که شده از پشت میز بلند شوید و کمی راه رفته و تحرک داشته باشید و در صورت امکان نرمش و حرکات ورزشی نیز انجام دهید تا بدن از حالت خستگی و کرختی خارج شود.
۱۳- تنفس عمیق
بسیاری از مردم تنها نفس های سطحی و کوتاه می کشند و در نهایت مجبور به کشیدن خمیازه می شوند که با کسالت و خستگی همراه است. سعی کنید ساعتی یکبار یا بیشتر ، از پشت میز بلند شده و ۱۰ نفس عمیق همراه با حرکات کششی داشته باشید تا نیروی بدنی شما مجدداً تمدید و بازیابی شود.
۱۴- استراحت در هنگام نهار
حتماً برای صرف نهار وقت بگذارید. اگر کار شما به شکلی است که نمیتوانید برای صرف نهار وقت کافی بگذارید ، برخی جلسه ها یا گفتگوهای کاری را هنگام نهار برنامه ریزی کنید تا به این وسیله بتوانید وقت بیشتری برای خوردن غذای نیمه روز اختصاص دهید. حتی اگر این امکان را هم ندارید و یا کار شما به گونه است که امکان برگزاری جلسات سر نهار میسر نیست ، این وقت را هنگام مرور اینترنت و سایت ها و مشاهده ایمیل هایتان بگذارید.
۱۵- مرتب کردت میز و محیط کار
در پایان روز و پس از اتمام کار ، میز یا محیط کار خود را منظم کنید. لوارم التحریر را مرتب به سر جای خود برگردانده و کاغذهای یادداشت و غیره را منظم و مرتب بچینید. این کار به شما کمک می کند که یک پایان روز بسیار خوب توام با احساس نظم و ترتیب داشته باشید و آغاز روز بعد و حضور در سرکار در ابتدای روز ، پریشانی و درهم ریختگی روز قبل را به شما منتقل نکند.
مطالب مشابه کارآفرین:
موفقیت کارآفرینان جوان در کسب و کار
موفقیت کارآفرینان جوان در کسب و کار
۱٫ترس آن ها را از پا نمی اندازد
یکی از بزرگ ترین خطرات در راه کارآفرینی، این طرز فکر است که زندگی هیچ وقت ارزش ریسک کردن ندارد. احساساتی که با ترس نیز همراه می شوند توسط یک سری از هورمون ها وقتی ترشح می شوند که بدن شما در معرض یک دعوا یا سفر با هواپیما قرار می گیرد. کارآفرینان بر این باورند که هیچ گونه خطر قریب الوقوعی وجود ندارد، بلکه تنها چیزی که وجود دارد یک موقعیت خوب بالقوه برای موفقیت است.
۲- حریص هستند، پس خلق پول آسان است!
همه کارآفرینان دست به خلق پول می زنند چون این راه را راهی منحصر به فرد برای محل مشکل مشتریان خود می دانند و هیچ کدام از اول خواهان این نبوده اند که هدف شرکت آن ها صرفا رسیدن به ثروت بوده است. آن ها ایده و نقشه ای داشته اند که دنبال تحقق آن رفته اند. آن ها آنچه را خریدار می خواهد و می خواهد به آن برسد، می دانند.
۳- شکست را جزئی از مسیر موفقیت می دانند
کارآفرین ها می دانند که هنری فورد، سه بار ورشکست شد و بعد از بازگشایی نیز تنها توانست ۲۰۰ دلار در سال اول تجارت خود کسب کند. پس کارآفرینان شکست را نمی بینند، بلکه تلاش های ناموفق را می بینند و همین تلاش های ناموفق آن ها را ذره ذره به موفقیت نزدیک تر می کند.
۴- خود را با گروه مجرب مجهز می کنند
کارآفرین ها از قدرت خود، آگاهی دارند و خودشان را با همراهی افرادی مجهز می کنند که مشخصه قدرت آنان برای محیط کار بسیار مناسب است.
این ۲۰ عادت در کارآفرینان موفق به چشم می آید.
۵- دل خودشان را به دست می آورند و قربان صدقه خودشان می روند!
جایزه دادن در مسیر موفقیت نه تنها یک عمل ترغیب کننده به حساب می آید بلکه گاهی اوقات با قراردادن اهداف کوچک تر در طول مسیر موفقیت، قادر خواهید بود حرکتی انفجاری در مسیر خود به سمت پایان راه ایجاد کنید. این کار دقیقا نمونه آشکاری از این است که چگونه مسیر را با موفقیت به پایان برسانید.
۶- باهدف و عامدانه کار می کنند
فعالیت های کارآفرین های موفق با یک قصد عامدانه در ورای اهداف آنان توام شده است. این کار به آن ها اجازه می دهد تا از اینکه در طول مسیرشان متوقف شوند، جلوگیری کنند. داشتن یک مقصود واضح و مشخص باعث بالارفتن و جاری شدن انرژی شما می شود.
۷- قبل از اینکه آماده باشند، شروع به کار می کنند
این نکته ای است که «ماری فرلو» یکی از سخنرانان بزرگ حوزه موفقیت، مدام بر آن تاکید دارد، زیرا هنگامی که ما برای زمان مناسب صبر می کنیم، درواقع برای چیزی غیرممکن صبر می کنیم. حتی اینکه هنوز دست تان خالی است و می خواهید با این حال مشغول به کار شوید، به نوبه خود عالی است.
۸- شاه یک شطرنج هستند و نه مهره سرباز آن
کارآفرین های موفق تحرکات و طرح و نقشه های قابل توجهی را برای تمام حالات محتمل طراحی می کنند. آن ها تمام توجه خود را به خروجی و ماحصل پروژه اختصاص می دهند و از این رو می توانند آن پروژه را کنترل و رهبری کنند. این ویژگی به آن ها اجازه می دهد که جنبشی قابل توجه ایجاد کنند.
۹- وقت شان را برای شبکه های اجتماعی هدر نمی دهند
کارآفرین های موفق از طریق ارتباطی گوناگون، فقط برای رفع نیاز و کسب منفعت خود استفاده می کنند. این کار وقت پرارزش آنان را هرگز هدر نمی دهد.
۱۰- فکری باز دارند و تنها به دور و بر خود فکر نمی کنند
در جهان کنونی، اکثر میلیاردرهای موفق همان ۲۴ ساعت شبانه روز و همان دسترسی به اطلاعاتی را دارند که بقیه آدم ها نیز دارند؛ اما تفاوت آن ها با دیگران این است که بیش از هر کس دیگری متفاوت با بقیه فکر می کنند.
۱۱- همیشه به نیمه پر لیوان نگاه می کنند
دیدن فرصت در هر چیزی یک نوع طرز فکر اکتسابی است، نه یک ویژگی شخصیتی ذاتی. کارآفرین های موفق الگوهای فکری مخرب خود را مانند عدم اعتماد به نفس و دودلی تشخیص می دهند و سپس آن را تغییر می دهند.
۱۲- یادداشت برداری می کنند
شاید این گونه به نظر بیاید که کارآفرین های موفق زندگی پرمشغله ای دارند، آن ها در مورد هر چیز غیرمرتبط با کاری که هم اکنون مشغولش هستند، یادداشت برداری می کنند و سپس به سراغش باز می گردند. این سازمان یافتگی به آن ها اجازه می دهد تا چند کار را یک باره انجام دهند و آن ها را از آن خود کنند، بدون اینکه اجازه دهند کارشان مغشوش شود.
۱۳- هم سخت بازی می کنند و هم سخت، تفریح
برای اکثر کارآفرین های موفق یک بازه زمانی بزرگ بین کار و تفریح شان وجود دارد. آن ها می دانند که چه وقت بر خودشان سخت بگیرند و سخت بتازند و چه وقت هم به تفریح بپردازند.
۱۴- اطلاعات مفید برای مشاوره می دهند
کارآفرین های موفق نه تنها خودشان نقشه دارند، بلکه به نقشه شما نیز گوش می دهند و به شما مشاوره معقولانه و مفیدی می دهند. آن ها می دانند که در مورد چه کاری توانایی دارند و با سخاوت بقیه را کمک می کنند تا به مسیر تحقق رویاهای شان پی ببرند.
۱۵- دوستدار مشاوره گرفتن هستند
با بودن در قلمرو کوچک کارآفرین های موفق خواهید فهمید که مغز آنان نسبت به بقیه مردم متفاوت کار می کند. آن ها جایی که ممکن است چشم اندازها و دیدگاه های بسیاری مورد نیاز باشد، برای تشخیص داده های مسئله به بقیه افراد می پیوندند؛ حتی اگر آن طرح منتقدان بیشتری نسبت به حامیانش داشته باشد.
۱۶- دائما در ارتباط هستند
شما هرگز نمی دانید که کجا و در چه جایی شرکای افسانه ای بعدی تان قرار دارند، پس ایجاد ارتباطات جدید بخشی از آن چیزی است که شما در هر مراسم عقد، گردهمایی دانشگاهی و مدارس و ملاقات تجاری باید انجام دهید. کارآفرین های موفق معتقدند برای ایجاد یک رابطه درست هیچ گاه وقت نادرستی وجود ندارد.
۱۷- زیاد سوال می پرسند
کارآفرین های موفق به طور طبیعی درباره اینکه اشیا چگونه کار می کنند یا اینکه چگونه بقیه فکر می کنند، کنجکاو هستند. پرسیدن سوال نه تنها عزیزشان می کند، بلکه به آن ها اجازه می دهد تا مکالمه را به جایی هدایت کنند که بیشترین سودمندی را برای خودشان داشته باشند.
این ۲۰ عادت در کارآفرینان موفق به چشم می آید.
۱۸- در کنارشان، برترین ها قرار دارند
برترین ها شامل همه چیز از بهترین کارکنان و تجهیزات اداری گرفته تا بهترین پزشکان و وکلا می شود. باور این افراد بر این است که اگر هر کس در زندگی خودش در آنچه انجام می دهد، بهترین باشد، مردمی را به طرف خود جذب می کند که آن ها نیز می خواهند بهترین باشند.
۱۹- شکرگزار هستند
کارآفرین های موفق نکات خوب زندگی خویش را تشخیص داده و قاعدتا برای آن ها سپاس گزار نیز خواهند بود. چون آنچه شما روی آن تمرکز می کنید، گسترش می یابد و هنگامی که بر خوبی در زندگی تمرکز می کنید، مقدار بیشتری از آن را خلق می کنید.
۲۰- ناشکیبا به نظر نمی رسند
اگر کارآفرین های موفق به جایی رسیده اند که هم اکنون هستند، به خاطر این است که قبول کرده اند با همان چیزی در ارتباط هستند که نیازمندش بوده اند. آن ها در مورد مسائل با تمام جان و دل خود سخن می گویند و هرگز شبیه افراد بی حوصله و ناشکیبا به نظر نمی رسند، بلکه فقط تمام تلاش خود را می کنند.